محل تبلیغات شما



برکت دادن :

در این بخش ، تمامی حاضرین از جای خود بلند شده و سپس کشیش (اگر کسی از افراد کلیسا فوت کرده باشد ، ابتدا یاد او را گرامی می دارد ) دستهای خود را به نشانه برکت و رحمت بالا برده و با خواندن یک آیه از کتاب مقدس ، می گوید :>

خداوند تو را بركت دهد و تو را محافظت نمايد

خداوند روي خود را بر تو تابان سازد و بر تو رحمت كند

خداوند روي خود را بر تو برافرازد و تو را سلامتي بخشد

 

Geht hin im Frieden des Herrn:

Der Herr segne und behüte Dich.

Der Herr lasse sein Angesicht leuchten über Dir und sei Dir gnädig.

Der Herr hebe sein Angesicht über Dich und gebe Dir seinen Frieden.

Amen

 

 وحاضرین تکرار می کنند :> آمین ، آمین ، آمین

Amen, Amen, Amen

سپس کشیش می گوید :> بنابر این نشسته و به موسیقی گوش فرا دهید

 

 

-         موسیقی پایانی :

در این بخش موسیقی پایانی نواخته شده و برنامه همانگونه که با موسیقی شروع شده بود ، با موسیقی نیز پایان می یابد

                 


خواندن سرود :

در این بخش سرودی از کتاب  آوازهای کلیسایی خوانده می شود ، شما می توانید صفحه مربوط به این سرود را از برنامه هفتگی کلیسا و یا صفحه نمایش داده شده در ویدئو پروژکتور ، بیابید ، سپس با اعلام کشیش ، تمامی کودکان حاظر در کلیسا به محل مخصوص مراسم نیایشی کودکان می روند

 

-         موعظه :

در این بخش ، کشیش موعظه ای را که با توجه به کتاب مقدس و مسائل روز تهیه نموده است ،  می خواند و در انتها می گوید :>

 

Der Friede Gottes, der höher ist als alle Vernunft, bewahre Eure Herzen und Sinne in Christus Jesus. Amen

آرامش خدا ، بر ذهن و درک و قلب شما در عیسی مسیح باد. آمین

 

-         سرود پس از موعظه و جمع آوری اعانه :

در این بخش سرودی از کتاب  آوازهای کلیسایی خوانده می شود ، شما می توانید صفحه مربوط به این سرود را از برنامه هفتگی کلیسا و یا صفحه نمایش داده شده در ویدئو پروژکتور ، بیابید ، همراه این سرود ، اعانات حاضرین توسط  دو نفر از اعضای کلیسا جمع آوری می شود

 

 

بخش سوم : اعلام برنامه و دعای خیر

-         شفاعت و دعای خداوند :

در این بخش ، حاضرین از جای خود بر خاسته و سپس کشیش شروع به دعا کردن (معمولا" همراه یکی دیگر از اعضای کلیسا) برای انسانهای نیازمند ، بیماران ، کسانی که تحت تعقیبند و از این قبیل ، می نماید . سپس اعلام سکوت نموده و هر کسی در قلب خود برای دوستان ، آشنایان و به خصوص خانواده خود ، دعا می کند ، سپس همه با هم دعای " ای پدر ما " را می خوانند.


بخش اول : مراسم آغازین

-         پخش موسیقی

-         خواندن سرود  :

این سرود  از کتاب آوازهای کلیسایی (کتاب قرمز رنگ ) می باشد و شماره صفحه آن را می توانید در برنامه هفتگی کلیسا که در هنگام ورود دریافت می کنید و یا در صفحه نمایش داده شده  با ویدئو پروژکتور پیدا کنید

-         خوشامد گویی  و سلام و تعارفات اولیه :

               کشیش :> به نام پدر ، پسر و روح القدس

   Im Namen des Vaters und des Sohnes und des Heiligen Geistes

              افراد حاظر در کلیسا :> آمین

Amen

              کشیش :> خداوند با شما باد

Der Herr sei mit Euch

              افراد حاظر در کلیسا :> و با روح شما باد  

                                                                                                            und mit Deinem Geist

-         خواندن یکی از مزامیر :

کلیه کتاب مزامیر در کتاب آوازهای کلیسایی موجود است و شماره مزمور مذکور و همچنین صفحه آن را می توانید در برنامه هفتگی کلیسا و یا صفحه ویدئو پروژکتور ، پیدا کنید

خواندن این مزامیر به این صورت است که ، یک خط را کشیش خوانده و خط بعدی را افراد حاظر در کلیسا می خوانند و این روند تا انتهای مزمور ادامه می یابد

پس از اتمام مزمور ذکر شده،افراد حاظر در کلیسا ، همراه با ارگ کلیسا این سرود

   را می خوانند :>

  افتخار و جلال با پدر ، پسر و روح القدس باد ، همانطور که در آغاز بود ، اکنون هست و همواره خواهد بود. آمین

Ehre sei dem Vater und dem Sohn, und dem Heiligen Geist. Wie es war im Anfang, jetzt und immerdar und von Ewigkeit zu Ewigkeit. Amen

-         دعا و نیایش :

در این بخش کشیش دعایی می کند ( در مورد مسائل روز دنیا و یا مشکلات کلی مردم ) و افراد حاظر در کلیسا نیز در سکوت همراه پدر دعا می کنند ، سپس خواننده کلیسا به زبان لاتین (یونانی)

 

ندا می دهد :>  خداوند بخشنده است

 Kyrie Eleison

 

      سپس افراد حاظر در کلیسا همان را به زبان آلمانی تکرار می کنند

Herr erbarme Dich

      خواننده کلیسایی ندا می دهد:> مسیح بخشنده است

Christe Eleison

      افراد حاظر در کلیسا به زبان آلمانی همان را تکرار می کنند

Christe erbarme Dich

      خواننده کلیسایی ندا می دهد :> خداوند بخشنده است

Kyrie Eleison

     افراد حاظر در کلیسا پاسخ می دهند :> رحمت و بخشایش خداوند بر ما باد

Herr erbarm Dich über uns

-         حکمت و ستایش :

در این قسمت ، کشیش یک مطلب حکیمانه و آموزنده را از کتاب مقدس می خواند

 

-         سرود حمد و ستایش :

در این بخش سرودی از کتاب  آوازهای کلیسایی خوانده می شود ، شما می توانید صفحه مربوط به این سرود را از برنامه هفتگی کلیسا و یا صفحه نمایش داده شده در ویدئو پروژکتور ، بیابید

 

-         نیایش و حاجت :

در این بخش ، افراد حاظر در کلیسا کلمه "آمین" را همراه با ارگ کلیسا می سرایند و سپس بر جای خود ، می نشینند.

 

-         موزیک :

با نواخته شدن موزیک ، بخش اول مراسم به اتمام رسیده و به بخش دوم ، وارد می شویم

 

بخش دوم : اعلام و اعتراف

 

-         خواندن گزیده ای از انجیل :

در این بخش ، یکی از اعضای کلیسا ، متنی از کتاب مقدس را برای همگان می خواند

سپس کشیش می گوید :> خوشا به حال کسانی که کلام خدا را شنیدند و آن را پاس داشتند ، خداوند را جلال باد

Selig sind, die Gottes Wort hören und bewahren. Halleluja

 

و افراد حاظر در کلیسا نیز می خوانند :> خداوند را جلال باد ، خداوند را جلال باد

 

Halleluja, Halleluja

 

 


این کلیسای خانگی هنگامی مورد هجوم ماموران قرار گرفت که صاحب خانه برای راهنمائی چند تن از ایمانداران جدید نا آشنا به نشانی محل برای مدت کوتاهی از خانه خارج شد. وی پس از این رویداد چون خانه اش زیر نظر ماموران امنیتی بود نتوانست به آن محل برگردد و همچنان متواری است.

پس از این حادثه خانواده بازداشت شدگان علیرغم پیگیریها برای چندین روز از محل نگهداری عزیزان خود بی خبر بودند و نمی دانستند ماموران آنها را به کجا انتقال دادند .

بنا بر گزارشات رسیده گفته می شود که این دو نوکیش مسیحی بازداشتی به زندان » قزل حصار» منتقل شده اند. تاکنون از جزئیات دستگیری و اتهامات وارده به این دو نوکیش مسیحی اطلاعات بیشتری در دست نیست. اما حضور نوکیشان مسیحی در خانه هایی ایمانداران مسیحی که از آن بعنوان کلیسای خانگی یاد می شود می تواند برای این افراد اتهاماتی چون اقدام علیه امنیت ملی و جاسوسی برای بیگانگان را بهمراه داشته باشد.

مهدی وزیری» 28 ساله گرافیست و امیر کیان» 27 ساله هنرمند و فارغ التحصیل رشته موسیقی می باشد.

در ایران تحت قوانین جمهوری اسلامی، تغییر دین از اسلام به مسیحیت با عنوانارتداد» خوانده می شود و جرم محسوب می گردد. هرچند دادگاههای ایران چون تعریف واحد و مشخصی از ارتداد مجرمانه و شرایط احراز آن در فقه شیعه وجود ندارد و از طرف دیگر سیستم قضائی نمی خواهد به اجبار مردم در مسلمان ماندن متهم شود، به طور معمول درباره نوکیشان مسیحی دستگیر شده اتهامات دیگری نظیر اقدام علیه امنیت ملی ، ارتباط با بیگانگان و تبلیغ علیه نظام را عنوان می کنند.

مطابق آخرین گزارشات گزارشگران سازمان ملل، اکنون دست‌کم ۴۹ مسیحی به خاطر باور دینی خود در زندان‌های ایران محبوس هستند. این تعداد فقط آمار مسیحیان زندانی است که تحت پوشش خبری قرار گرفته اند. هر روز از زندانها و بازداشتگاههای کشور اخباری مبنی بر وجود نوکیشان مسیحی دربند می رسد که به خاطر تهدیدات بازجوها و ماموران اطلاعاتی و در خطر قرار گرفتن جان خود و خانواده شان اجازه انتشار نامشان و اطلاع رسانی را به رسانه ها و بازرسان بین المللی نمی دهند.

سنگینی فشارها علیه مسیحیان ایران است . باید تدابیر امنیتی را جهت برگزاری کلیساهای خانگی بیشتر کرد . با کنترل و مراقبت کلیسا را برپا کرد سعی کنید کلیساها همیشه در یک مکان برگزار نشود . مراقب افراد نفوذی باشید خیلی ها خود را نوکیش جا زده و وارد کلیسا میشوند و اطلاعات لازم را جهت لو دادن مکان و برنامه کلیسا خانگی شما به دست می اورند . سعی کنید نوکیشان را بعد از تعمید واقعی روحی وارد جمع کلیسا کنید هرچند که هرکس که تعمید گرفت باز هم معلوم نیست قلبی بوده باشد . کلیساها را میتوانید به صورت سیار در باغ ها و مناظر طبیعی برگزار کنید که در صورت حمله و دستگیری راه فرار وجود داشته باشد . اطلاعات شخصی خود را به نوکیشانی که نمیشناسید و برا شما محرز نیست که آیا واقعا مسیحی شده اند یا نه ندهید . موقع ورود و خروج به داخل کلیسا خانگی مراقب همسایه ها دوربین ها و عناصر فیزیکی و غیر فیزیکی اطلاعات رژیم باشید . 

در ادامه باز هم راهکار کلیسا خانگی امن را خواهم گفتم . 

برا من هم در جمع خود به نام پدر مقدس دعا کنید . 

ایمان 


نحوه برگزاری جلسات در کلیسای خانگی 

 

نه عیسای مسیح نه رسولان در این مورد که چگونه می بایست یک جلسه کلیسایی را اداره کرد چیزی نگفته اند. مسیح خداوند بسادگی فرمود هر جا دو یا سه نفر بنام من جمع شوند من در میان ایشان خواهم بود ( متی 20 : ).  فقط کافیست بنام او جمع شویم و او در میان ما خواهد بود پولس رسول در نامه اول خود به کلیسای قرنتیان توضیح کوتاهی در مورد جلسات کلیسای اولیه داده است: . هنگامی که گرد هم می آیید، هرکس سرودی،  تعلیمی،  مکاشفه ای، زبانی و یا ترجمه ای دارد اینها همه برای بنای کلیسا بکار رود ( اول قرنتیان 14: 26 ) .

با توجه به آنچه در کتاب مقدس مخصوصا کتاب اعمال رسولان می خوانیم در می یابیم که گرده همایی های کلیسای اولیه  بدور یک شخص؛ کشیش یا معلم و یا نمی گشت بلکه همه سهمی به عهده داشتند تا با تشویق و بکار گیری عطاهای  بدن مسیح ( کلیسا ) تقویت و بنا شود.


بنابراین آنچه که دریک گردهمایی خانگی اهمیت می یابد را می توان بصورت زیر خلاصه کرد :

 

1-      دعا و پرستش

 

چقدر زیباست که در ابتدای جلسه فرصتی برای ساکت کردن قلب و فکر خود در حضور پر جلال خدا داشته باشیم و سپس با دعای شکرگزاری عبادت خود را آغاز کنیم .

پس از آن می توانیم با سرود ها به پرستش خود ادامه بدهیم . اگر نوازنده و آلت موسیقی داریم با استفاده از آن به پرستش می پردازیم  و اگر نه  می توانیم با هم آهنگی با یگدیگر با پیروی از رهبر جلسه سرود بخوانیم و بیاد داشته باشیم به هر وسیله ای که می نوازیم و یه هرصورت که می خوانیم اگر از دل می خوانیم بگوش پدر آسمانی ما دلنشین و دلنواز است. در این ارتباط برنامه کلیسای خانگی می تواند نقش رهبری جلسه را برای شما ایفا کند .

 

2-      شهادت ها و جواب دعاها

 

فرصتی بدهیدم تا اعضای کلیسای خانگی ما از تجربیاتی که با عیسای مسیح زنده در هفته ای که گذشت داشته اند صحبت کنند و نام خدا را جلال بدهند و همچنین برای پاسخ دعاها مخصوصا دعاهایی که در جلسات قبل برای مسایل بخصوصی کرده بودیم از خداوند تشکر کنید.  بیاد می آورم که سالها پیش در جلسه ای زوجی جوان برای اولین بار بود که شرکت می کردند و در فرصت شهادتها وجواب دعا یکی از خانمها که ایشان هم به اتفاق همسر خود آمده بودند شهادت دادند که چطور دو سال قبل از آنروز می خواستند که سقط جنین کنند و درست همان زمان به مسیح ایمان آوردند و فهمیدند که این کار در واقع مانند قتل است.  ایشان قبلا هم در این مورد صحبت کرده بودند و خودشان می گفتند که نمی دانم چرا احساس کردم که باید این مطلب را بگویم تا اینکه در همین موقع خانمی که با شوهر خود برای بار اول آمده بودند با اشک و آه اعتراف کرد که آنها می خواستند که فردای آنروز به  بیمارستان رفته و بچه ای را که در رحم داشتند سقط کنند و روح خدا اینطور از دهان این خواهر با ایشان صحبت کرده بود . ومن امروز افتخار می کنم که کودکی 8 ساله در راهروهای کلیسا می دود، فقط بخاطر اینکه 8 سال قبل در یک خانه کوچک روح خدا از دهان یکی از مومنین با  مادر او سخن گفت .

 

 

3-      پرستش خداوند و مطالعه کلام خدا

 

دعا کرده از روح خدا بخواهیم که با قلب و روح ما صحبت کند و کلام او چراغی برای راههای ما باشد .  اگر چه خادمین از طریق تلویزیون یا بطور مستقیم کلام خدا را با کمک روح القدس به ما می آموزند ولی  اگر ما متعهد به انجام آنچه می شنویم نباشیم و فقط  شنونده کلام باشیم آنچه خدا برای من و شما می خواهد به حقیقت نخواهد پیوست .

مطلب دیگری که لازم می بینم در این قسمت یاد آوری کنم اینست که هیچیک از این مطالعات کلام خدا از طریق تلویزیون و یا بکمک خادمین نمی توانند جایگزین مطالعه شخصی من و شما بشوند . کلام خدا غذای روح من و شما است و اگر از آن بطور مرتب تغذیه نمی کنیم از سو تغذیه رنج خواهیم برد .

 

4-      دعا

 

در درجه اول دعا برای اینکه آنچه شنیدیم در قلب و زندگی  ما عمل کند و این کلمات در ما جسم بپوشد و بعد برای احتیاجهای یکدیگر دعا کنیم و این دعا را در طول هفته ادامه بدهیم .

 

توجه :

هیج وقت در زمان دعا سعی نکنید که از این فرصت استفاده کرده و به دیگران گزارش بدهید: مثلا بگویم خدایا تو را شکر می کنم که من امروز رفتم و آن شخص را دیدم و با او از تو صحبت کردم و. می توان این گزارش زیبا را در طی فرصت مشارکت داد و زمان دعا را به خدا اختصاص داد و سخن گفتن با او .

دیگر اینکه فرصت دعا تبدیل به حرف زدن پشت سر دیگران شود : مثلا بگویم خدایا تو را شکر می کنم که این فرد را از گناه آزاد کردی و از گناهانی مثل و هم آزاد خواهی کرد .

 

5-      خدمت

 

به صورتهای مختلف یکدیگر را خدمت کنیم . مهمترین خدمت که برای هم دعا کنیم و به یکدیگر با دقت گوش بدهیم و بدون اینکه نصیحت کنیم و یا با ماتمیان ماتم و با آنانی که شادند شادی کنیم . دیگر اینکه بفکر احتیاجات مالی یکدیگر باشید و هر یک از اعضا گروه با پرداخت قسمتی از آنچه خدا به او داده ( مثلا 10 % دارایی خود را به صورت ماهیانه به کار خدا بدهد ) در برآورده کردن احتیاجات مالی کلیسای خانگی سهیم شوند .

 

 

6-      مشارکت

 

عیسی مسیح فرمود : حکمی تازه به شما می دهم یکدیگر را محبت کنید آنطور که من شما را محبت کردم

( یوحنا 34 : 13 ) . آیا شاگردان نمی دانستند که می بایست یکدیگر را محبت کنند ؟ و دیگر اینکه چرا فرمانی جدید ؟ چه چیز تازه ای در محبت کردن بود ؟

اگر بیاد داشته باشید در پاسخ به فریسیان در مورد بزرگترین فرامین عیسی فرمود : خداوند خدای خود را به تمام دل و . و همسایه خود را مثل خود دوست بدار ( متی 22 : 36-  40 ) در اینجا عیسی مسیح به شاگردان گفت که آنطور که من شما را محبت کردم یکدیگر را محبت کنید. عیسی مسیح چطور ما را محبت کرد؟

او در راه ما جان داد .

 

دقت بفرماید که مشارکت و برادری و خواهری بطور اتومانیک اتفاق نمی افتند . این فرمان عیسی است. احترام گذاشتن به یکدیگر، گوش خود را نسبت به سخنان منفی نسبت به برادران و خواهران خود بستن و با فروتنی اشتباهات دیگران را نسبت به خود بخشیدن، همه و همه انرژی می خواهند و آمادگی . برقراری مشارکت واقعی،  و از من و تو و او،  به ما تبدیل  شدن کار ساده ای نیست . اما روح خدا در ما و در میان ما عمل می کند.  مسیح خداوند کلیسای خود را بنا می کند و ما را قوت می بخشد که یکدیگر را با دل و جان محبت کنیم و ما نیز با روح القدس همکاری کرده از پشت سر حرف زدن و عادات دیگر مردم بی ایمان دوری می کنیم و اگر مشکلی بین ما  ایجاد می شود با هم در آن مورد صحبت می کنیم و هرفرصتی

( را برای ایجاد شکاف در میانمان از شیطان می گیریم.) در این مورد در برنامه های تلویزیونی کلیسای خانگی بیشتر صحبت خواهیم کرد .


und Firoozi umschrieben) ist ein iranischer christlicher Konvertit und Pfarrer (siehe Foto), der seit Jahren wegen seiner missionarischen Arbeit im Iran gefangen gehalten wird. 

2015 wurde er zu fünf Jahren Haft verurteilt, weil er angeblich „eine Gruppe mit der Absicht gegründet hat, die nationale Sicherheit zu stören. Anfang Januar 2010 und im März 2012 wurde er wegen der gleichen Anklage verhaftet und zu fünf Monaten bzw. einem Jahr Haft verurteilt.

Ebrahim Firouzi wurde 1985 in Hamedan im Westen des Iran geboren. Der Geheimdienst verhaftete ihn im Januar 2010 zum ersten Mal, weil er vom Islam zum Christentum übergetreten war und christliche Treffen organisiert haben soll.

In der Haft boten ihm die Behörden an, dass sie ihn freilassen würden, wenn er sich wieder zum Islam bekennen würde. Firouzi weigert sich.

Ein Islamisches Revolutionsgericht verurteilte ihn daraufhin wegen angeblicher „Propaganda gegen den Staat zu fünf Monaten Gefängnis mit einer zusätzlichen fünfmonatigen Bewährungsstrafe. Erst am 8. Juni 2011 kam er wieder frei.

Firouzi wurde am 8. März 2012 ein zweites Mal verhaftet, weil er angeblich versucht hatte, eine Website über das Christentum zu erstellen, um damit Menschen für den christlichen Glauben zu gewinnen. Ein Islamisches Revolutionsgericht sprach ihn erneut wegen angeblicher „Propaganda gegen den Staat für schuldig und verurteilte ihn zu einem Jahr Gefängnis und zwei Jahren Exil. 

Ein drittes Mal wurde Firouzi am 16. September 2013 festgenommen und in Einzelhaft im Evin-Gefängnis in Teheran festgehalten. Das Gefängnispersonal beleidigte und bedrohte ihn und versuchte, ein falsches Geständnis von ihm zu erpressen.

Im April 2015 verurteilte ihn das Islamische Revolutionsgericht in Teheran zu fünf Jahren Gefängnis, weil er angeblich „eine Gruppe mit der Absicht gegründet hat, die nationale Sicherheit zu stören.

Am 3. Dezember 20 starb seine Mutter an Brustkrebs. Seine Mutter war zu krank, um ins Gefängnis zu kommen, aber die Behörden lehnten es ab, Firouzi einen Besuch zu erlauben. Seine Mutter verstarb, ohne dass sich beide verabschieden konnten. Firouzi trat im Jahr 2019 mehrfach in Hungerstreik um gegen die Verletzung seiner Rechte, die Haftbedingungen und fehlende Gesundheitsfürsorge zu protestieren


Open Doors, Kelkheim) – Rachel* war inhaftiert in der Abteilung 209 im berüchtigten Evin-Gefängnis in Teheran. Heute ist sie frei. Sie musste mit ihrem Mann und ihrer Tochter aus dem Iran fliehen, weil sie wegen ihres Bekenntnisses zu Jesus Christus verhaftet und nur auf Kaution aus der Haft entlassen worden war. Sie hätte jederzeit wieder ins Gefängnis geworfen werden können.

Wie Rachel und ihrer Familie geht es vielen Christen muslimischer Herkunft im Iran. Laut Gesetz ist für die Abkehr vom Islam die Todesstrafe möglich. Oft werden Christen nach ihrer Verhaftung verschiedener Verbrechen bezichtigt und zu langen Haftstrafen verurteilt. Im Iran müssen sie ständig befürchten, entdeckt zu werden. Wenn eine Regierung bei Glaubenswechsel die Verurteilung zum Tod oder lange Haft androht, ist die Furcht der Betroffenen groß. Laut Asylgesetz §3 Absatz 1 Satz 1 und 2 ist ein „Ausländer Flüchtling im Sinne des Abkommens vom 28. Juli 1951 […], wenn er sich aus begründeter Furcht vor Verfolgung wegen seiner Rasse, Religion, Nationalität, politischen Überzeugung […] außerhalb des Landes (Herkunftsland) befindet.
 

iranische Christin mit ihrer Tochter

Rachel (rechts) mit ihrer Tochter

Der Glaubensweg von Rachel

Rachel kam zum Glauben an Jesus Christus, nachdem ihre Schwester sie zum geheimen Treffen einer Hausche mitgenommen hatte. In der folgenden Nacht hatte sie einen Traum von Jesus. Danach besuchte sie zwei Jahre eine Hausche, bis sie und ihr Mann Leiter einer eigenen Hausche wurden. In der Zwischenzeit kam ihre Tochter zur Welt. Leiter sind u.a. wegen ihrer umfangreicheren Kommunikation größeren Risiken ausgesetzt, entdeckt und verhaftet zu werden, als Besucher von Hauschen. Doch Rachel war dennoch stets zuversichtlich, wenn auch sehr vorsichtig. Und es ging lange gut. Aber dann kam der Tag, als die Geheimpolizei sie abholte. „Sie brachten mich in Einzelhaft und ich begann zu weinen, schildert sie gegenüber Open Doors ihre Erlebnisse. Sie erlebte die Haft als sehr hart: demütigende Verhöre, Einzelhaft, Beschimpfungen und Drohungen durch die Beamten, kein Anruf nach draußen möglich. Nach zwei Wochen hatte sie 13 Kilo abgenommen. Im Schlaf hörte sie eines Nachts diese Worte: „Er war in der Welt, und obwohl die Welt durch ihn geschaffen wurde, erkannte die Welt ihn nicht. Für Rachel war dies ein Wendepunkt in ihrer Haft. Sie hatte wieder Hoffnung. „Nach diesem Traum begann ich wieder zu beten. Ich spürte, dass Gott mit mir überall hingehen wird. Die Umstände hatten sich nicht verändert. Aber: „Ich entdeckte, dass ich durch das Gebet mit meiner Angst um meine Tochter umgehen konnte. Ich betete jeden Tag für sie.

Eine wichtige Frage

Rachel wurde schließlich gestattet, mit ihrer Tochter zu telefonieren. Sie unterdrückte ihre Tränen und besänftigte ihre Tochter: „Ich bin ok, sorge dich nicht. Eine Frau im Gefängnis hörte Rachel so reden und fragte: „Warum machst du es dir so schwer? All das hier für deinen Glauben an diesen Christus? Rachel hatte diese Frage schon Wochen zuvor für sich selbst beantwortet und sagte der Frau: „Jesus ist real und er hat mein Herz verändert. Er ist es wert, dass ich alles in meinem Leben für ihn gebe.


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

حرف هایی که باید گفت